مهلامهلا، تا این لحظه: 11 سال و 3 روز سن داره

دخمله مامان و بابا

روزهای پر هیاهو

1392/7/12 11:18
نویسنده : مهدیه
168 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختره ماهممممممممممممممممممم

 

امروز که این مطلب رو تو وبلاگت میذارم شما دو ماهت تموم شده

شنبه گذشته با مامان جونی رفتیم برای زدن واکسنهای دو ماهگیت.من که خیلی استرس داشتم همش میترسیدم که بعد واکسن زدن خدا نکرده تب کنی

 

اما خدا رو شکر تو مثل همیشه دخمله خوبی بودی و درسته  موقع واکسن زدن کمی بیقراری کردی اما بعدش اصلا اذیت نکردی

مهلا جونم این روزها خیلی واسه من زود میگذره چون صبح تا شب و شب تا صبح در حال سر و کله زدن با شما هستم هههههههههههههههههلبخند

تو کلا کمی بیقراری یعنی اصلا روی زمین بند نمیشی همش باید بغلت بگیرم و علاوه بر اون همش برات شعر بخونم و بالا پایین بندازمت تا آروم شی البته تو این کار مامانی و بابا و خاله اینها هم کمکم میکنن

این روزها روزهای آماده شدن واسه عروسیه خاله میناست.حدود یه ماهه دیگه عروسیه و الان خاله در حاله آماده کردن خونه و چیدن وسایلشه

 

امیدوارم تا عروسیه خاله مینا تپل مپل شی دخمله گلم

آخرین بار که رفتیم برای قد و وزنت روز دو ماهگیت بود که وزن شما 4600 گرم و قدت 58 سانتی متر بود.

قربون قدت برم الهیییییییییییییییییییییییییییی

در ادامه هم چند تا از عکسهات و میذارم البته موقع هایی که میخندی و شیطنت میکنی دوربین دم دستم نیست که ازت عکس بگیرم به بزرگیه خودت ببخشنیشخند

 

قربون دست و روی نشست برم الهیییییییییییی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سانی مامی شادیسا
6 مرداد 92 11:28
عزیزممممم هزار ماشاله توی این دو ماه خوب وزن گرفته معلومه که مامان خوب و فداکاری مثل تو داره بایدم هر روز تپل تر و نازتر شه خدا حفظش کنه من هم این روزهای پر هیاهو رو گذروندم و میدونم چه حال و روزی داری. تحمل کن دوستم همه اش زود میگذره و فقط یه خاطره ی محو ازش برات میمونه
هلن مامان رادین
24 مرداد 92 0:34
اییییییییی جونم خیلیییییییییی شیرینه

مهدیه زود زود عکس بزار ببینیمش دیگه