دو سالگیه مهلا به روایت تصویر
گل دختر نازم سلام
روز به روز بزرگ شدن و خانوم شدنت رو می بینم و هزار بار خدا رو شکر میکنم.شکر میکنم خدا رو واسه اینکه اون دختر نحیف و لاغر که همه وجودش به وجود من وابسته بود حالا شده یه دختر خانم ناز و زرنگ که یه عالمه کارهای مامانش رو هم انجام میده.سفره پهن میکنه و وسایل سفره رو میذاره و جمع میکنه.خودش میره دسشویی و لباسش رو درمیاره و میپوشه.
حرف زدنت که مث یه بلبله و من همیشه در عجبم که این حرفای قلنمیه و سلمبه ر از کجا میشنوی و تکرار میکنی
خدا رو شکر رفتن به مهدت هم بهتر شده و صبحا کمتر بهونه میگیری و اونجا هم به گفته مربیات خیلی آروم و خانمی
امروز میخوام یه سری از عکسای متعلق به سال دوم تولدنت رو اینجا بذارم تا خانوم شدنت رو لحظه به لحظه نظاره گر باشم
مهلا و بابا در فشم(شهریور 93)
مهلا در چرخ خرید هایپر
مهلا و سه چرخش
مهلا در بوستان ولایت
مهلا و پارسا سر سفره شب یلدا
مهلای عشق هندونه
به علت کمبود جا دخترم زیر مبل میخوابه
مهلا با عینک مامان
مهلا و پسر دایی مارتیا
مهلا و بابا در جنگل دالخانی رامسر
مهلا و مارتیا(ابان 93)
این هم سه تا عکس متعلق به پارک بانوان همراه نی نی های اردیبهشت 92(شهریور 93)