مهلامهلا، تا این لحظه: 11 سال و 3 روز سن داره

دخمله مامان و بابا

اولین نوروز دخترم

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال نوروز باستانی مبارک   امسال عید با بقیه سالها یه فرق داشت. اون هم اینکه یه دختر نازنین و خوشگل کنار من و همسری پای سفره هفت سین نشست (البته نا گفته نمونه به خاطر اینکه کوچولوی ما بیش از حد شیطونه مجبور شدیم سفره رو روی سکوی کابینت پهن کنیم تا از دسترس شیطون بلا به دور باشه) قبل از سال تحویل به خاطر تب و مریضی که داشتی مجبور شدم ببرمت دکتر تا خدا نکرده توی ایام عید مشکلی برات پیش نیاد.تو بیمارستان اینقدر خوش اخلاق بودی که نظر همه رو به خودت جلب میکردی.همه بچه ها که مریض بودن خیلی بی حال تو بغل مامان و باباهاشو...
5 فروردين 1393

ده ماهگی و پیشرفتهای اخیر دخترم

سلام عزیزکم 22 اسفند ماه مقارن بود با پایان ده ماهگیه دختره نازم هنوز هم باورم نمیشه که ده ماهه دختر عزیزم کنارمه.روزها خیلی به سرعت میگذره و من میدونم روزی میرسه که دلم برای این روزهات تنگ میشه هر روز که میگذره دختر گلم بامزه تر و خواستنی تر میشه.کارهایی میکنه که تو اوج خستگی و عصبانیت باعث میشه خندم بگیره دیگه به سلامتی دندونهای پیشین بالایی هم کاملا سر از لثه هات بیرون اوردن و خودشون رو به ما نشون دادن.حالا با چهار تا مروراید سفید خوشگل تر و نمکی تر شدی به سرعت برق و باد چهار دست و پا میری و وقتی می بینی که دنبالتم سرعتت رو بیشتر میکنی سریع به چیزی که میخوای میرسی و در یک چشم بهم زدن یه خرابکاری میکنی(البته اکثر اوقات دست خالی...
27 اسفند 1392

آغاز کار دوباره..........

سلام به دختره مثل ماهم میدونم خیلی وقت هست که وبت رو به روز نکردم اما قول میدم از این به بعد اینطوری نباشه. الان حدود 4 روز میشه که من دوباره بعد از 9 ماه خانه نشینی شروع بکار کردم.شما این چند روز پیش مامان جونی بودی و قراره ایشالله تا عید این روال ادامه داشته باشه تا بعد از عید یواش یواش شما به مهد بری حالا کمی بریم سراغ پیشرفتهای اخیر گل دخترم الان که شما 9 ماهه شدی فعلا دندون جدیدی نداری و همون دو تا مروارید تو دهنت جا خوش کرده.الان چند وقتیه که دستت رو به همه جا می گیری و بلند میشی می ایستی.به خاطر همین ما جلوی میز تی و ی و همچنین ویترین برات یه سدی گذاشتیم که دستت بهشون نرسه.البته همه این کارها فقط و فقط برای ایمنیه خودته د...
29 بهمن 1392

عکس مهلا گلی

سلام  سلام سلام دختر گلم خیلی وقت قراره عکسهای جدیدت رو بذارم اما وقت نمیکردم .امروز دیگه به قولم وفا کردم و عکسهای خوشگلت رو آوردم تا بذارم تو وبت و وقتی بزرگ شدی ببینی وقتی کوچولو بودی چه شکلی بودی قربون خواب خوشگلت عزیزم   مهلا و دایی ها مدل جدید خندیدن به همراه ذوق کردن مهلا در حال خوردن توت فرنگیهکیک تولد مامان ...
28 بهمن 1392

مامااااااااااااااااااااا

بلهههههههههههههه بالاخره دختره گلم گفت ماما در تاریخ 4 دی 92 مهلا گلی برای اولین بار گفت ماما.تا قبل از این تنها چیزی که می گفت دده بود حالا ماما هم بهش اضافه شد.حالا منتظریم تا هر چه زودتر بابا رو هم بگه دیگه به سلامتی کامل می تونه بشینه و سینه خیز هم بره.دندوناش هم داره بزرگ و بزرگتر میشه ولی فعلا هنوز همون دوتاس در ادامه هم چند تا از عکسهای مهلا که تو ماه محرم انداختیم رو میذارم تا یادگاری از اولین محرمش داشته باشه مهلا و باباجون مهلا و پسرعمه پارسا ...
6 دی 1392